تنهایی عاشقانه
اینجا دلتنگ نیستی
نويسندگان

سخنان آموزنده استاد الهی قمشه ای

در زندگی مهم این  نیست که به ایده آل زندگی تان برسید بلکه مهم این است که در مسیر رسیدن به ایده آل زندگی تان حرکت کنید . الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

شما رهبر ارکستر سمفونیک افكار و احساسات خويشيد. نبايد گامهاي خود را با صداي طبل و شيپور ديگران هماهنگ كنيد. گوش به نواي درون خود بسپاريد. نواهايي كه از درونتان بر ميخيزد را هدايت كنيد. الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

ما موجودات خاكي نيستيم كه به بهشت مي رويم. ما موجودات بهشتي هستيم كه از خاك سر بر آورده ايم. الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

تنها مانع موجود بر سر شادماني و نشاط، اعتقاد شما به وجود مانع بر اين راه است. به همين دليل راه را اشتباه مي رويد و گرفتار مشكل مي شويد. الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

وقتی یک دانه ی گیاه میکاری، هزاران هزار دانه میشود، همه اش برای تو.وقتی یک گل به کسی میدهی، هزاران هزار گل از دیگران میگیری؟ می دانی عزیز ، تو روی گنج داری زندگی میکنی و امیدوارم این را بدانی. الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

سليمان باش و دستور بده. به خشمت بگو : برو اونطرف وايسا. برو و بر سر تكبرم خالي شو. به قهرت بگو: شما بفرماييد و بين من و جناب دروغ قهر برقرار كنيد. به ديو درونت قاطعانه بگو: نـــــــــه ، من غلام ِ تو نيستم. تو غلام مني. مانند سليمان مُـلك وجودت را فرمانروايي كن. الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

خيلي خوب است كه انسان زيباييهاوخوبيهاراستايش كندوخوبيهاي مردم رابيان كند آنوقت اگراين ستايش براي خودحق باشد برمي گردد به حق ولي اگراين ستايش رابراي اين كردكه به يك چيز دني وحقيري برسد آنوقت اين ستايش مانع ميشود بين انسان وحق ونشانه دلبستگي به اين دنيا است. الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

مشکل فرصتیست تا چیزی مسی در وجودت را به طلای ناب تبدیل کنی . الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

کسی که بینایی را خلق کرده است، یقینا بیناست . یک کور نمی تواند بینایی را خلق کند. پس او تو را می بیند. از او کمک بخواه   الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

انسانها معمولا ما را تشویق می کنند که به بهای از دست دادن کنجکاوی، احتیاط را بر گزینیم و به قیمت از دست دادن ماجراجویی ، به امنیت متوسل شویم، از مجهولات بپرهیزیم و پا به وادی ناشناخته ها نگذاریم. ولی به این حقیقت توجه کنیم که زندگی که در آن لذت کشف کردن نباشد، حتما طعمی امتحان شده دارد و تکراریست...بروید و عالمهای ناشناخته را در وادی علم، هنر و موسیقی کشف کنید و لذت ببرید . الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

هیچ دعائی بالاترازاین نیست که خدا ما را از خودش دور نکندوهیچ دردی هم بالاترازدردهجران نیست .الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

اگر می گویند ذکر کنید ، منظور این نیست که یک تسبیح دستمون بگیریم و بگوییم: یا الله ، یا رحمان ، یا رحیم و ... ،اسم ببریم!  اینها ذکر نیست.  ذکر اینست که او در کل زندگی ما حضور داشته باشه.   اگر یک اسم خدا جمیل است، پس باید در معماریمان باشد، توی رفتارهایمان باشد، تو لباسمون باشد تو ظاهر و باطنمون باید باشد، تو صحبت کردنمون باید باشد.   کو جمیل!؟ که تو می گویی من ذاکرم!    هر کس ذاکر نباشد به اسماء الله زندگیش سخت می شود، معیشتش تنگ می شود . الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

احوال پرسي هاي ما بصورت تعارف درآمده و سريع تمام مي شود ولي وقتي مي گوييم حال تو چطوره؟ يعني واقعاً دلم مي خواهد بدانم و مي خواهم بيايم در زندگي تو و بدانم چه نيازي داري؟ ما اگر واقعا حال هم را بپرسيم خيلي ازمشكلات حل مي شود. الهی قمشه ای

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

آدم فقط وقتي گول مي خورد كه صاف نيست وگرنه نمي شودكه انسان فرق دروغ با راست رانفهمد چون دروغ خيلي طعم و بو و مزه اش با راست فرق مي كند
بوي كبر و بوي حرص و بوي آز درسخن گفتن بيايد چون پياز ،آنچان كه اگر شامه ظاهري ماسالم باشد بوي پياز را مي توانيم تشخيص دهيم
اگرشامه باطني ما هم سالم باشدمي توانيم تشخيص دهيم و مي توانيم اطلاعات رابگيريم . الهی قمشه ای


موضوعات مرتبط: سخنان آموزنده استاد الهی قمشه ای ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, ] [ 16:30 ] [ هادی قادری ]

سخنان و جملات بزرگان - جدید

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

 در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست،
پس برخیز تا چنین مردمی بگریند ...

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند
مابقی یک سال را نود بار تکرار می کنند

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

نصف اشباهاتمان ناشی از این است که
وقتی باید فکر کنیم، احساس می کنیم
و وقتی که باید احساس کنیم، فکر می کنیم

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

سر آخر، چیزی که به حساب می آید تعداد سالهای زندگی شما نیست
بلکه زندگی ای است که در آن سالها کرده اید

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که
"ای کاش"
تکیه کلام پیریت نشود

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

چه داروی تلخی است وفاداری به خائن،
صداقت با دروغگو،
و مهربانی با سنگدل ...

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

مشکلات امروز تو برای امروز کافی ست،
مشکلات فردا را به امروز اضافه نکن ...

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

اگر حق با شماست، خشمگین شدن نیازی نیست
و اگر حق با شما نیست، هیـچ حقی برای عصبانی بودن ندارید ...

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

ما خوب یاد گرفتیم در آسمان مثل پرندگان باشیم و در آب مثل ماهیها،
اما هنوز یاد نگرفتیم روی زمین چگونه زندگی کنیم

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

فریب مشابهت روز و شب*ها را نخوریم
امروز، دیروز نیست
و فردا امروز نمی*شود ...

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود
به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست ...

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور
و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

برای دوست داشتن وقت لازم است،
اما برای نفرت
گاهی فقط یک حادثه یا یک ثانیه کافی است.

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

گاه در زندگی، موقعیت هایی پیش میآید که انسان
باید تاوان دعاهای مستجاب شده خود را بپــردازد.

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد
اما هر وقت تنم به جماعت نادان خورد گفتند: "مگه کوری؟"

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می کنی،
بدان که زندگی می کنی ...

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

هیچ انتظاری از کسی ندارم!
و این نشان دهنده ی قدرت من نیست !
مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

برای زنده ماندن دو خورشید لازم است؛
یکی در آسمان و یکی در قلب ...

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

در جستجوی قلبِ زیبا باش نه صورتِ زیبا
زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمی ماند
امـا آنچه خوب است همیشه زیباست ...

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

هیچ وقت رازت رو به کسی نگو؛
وقتی خودت نمیتونی حفظش کنی،
چطور انتظار داری کس دیگه ای برات راز نگه داره؟

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

هیچ انسانی دوست نداره بمیره !
اما همه آرزو میکنن برن به بهشت.
اما، یادمون میره که برای رفتن به بهشت اول باید مرد ...

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

از 3 نفر هرگز متنفر نباش :
فروردینی ها، مهری*ها، اسفندی ها
چـون بهتـرین هستند

سه نفر را هرگز نرنجون :
اردیبهشتی ها، تیری ها، دی ـی ها
چـون صادق هستند

سه نفر رو هیچوقت نذار از زندگیت بیرون برن :
شهریوری* ها، آذری* ها، آبانی ها
چـون به درد دلت گوش میدهند

سه نفر رو هرگز از دست نده :
مرداد ـی ها، خرداد ـی ها، بهمن ـی ها
چـون دوست ِ واقعی هستند

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

زیباترین عکس ها در اتاق های تاریک ظاهر می ‏شوند؛
پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی،
بدان که خدا می‏ خواهد تصویری زیبا از تو بسازد.

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

نتیجه زندگی، چیزهایی نیست که جمع میکنیم
بلکه قلبهایی است که جذب میکنیم

¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤

عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم؛
بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری !
بعد از چند روز به دوستی
بعد از چند ماه به همکاری
بعد از چند سال به همسایه ای ...
اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم !
دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر آنچه می بایست را به او ببخشیم.
او که یگانه است و شایسته ...


موضوعات مرتبط: سخنان و جملات بزرگان - جدید ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, ] [ 16:28 ] [ هادی قادری ]

بهتر شناختن ابوعلي سينا

ابوعلي حسين بن عبدالله معروف به ابوعلي سينا در سال ۳۷۰ هجري قمري درخرميشن از توابع بخارا متولد شد. او پزشك ، رياضيدان ، فيلسوف و منجم بزرگ ايراني بود . پدرش عبدالله در دستگاه سامانيان محصلي ماليات را عهده داربود و مادرش ستاره نام داشت



وي در بلخ پرورش يافت و قرآن و ساير علوم را آموخت. استاد وي عبدالله ناتلي بود كه از رجال مشهور قرن چهارم هجري به شمار مي رفت. او در هجده سالگي، چنانچه خود نوشته است، همه علوم را فرا گرفته بود. در بيست و يك سالگي دست به تاليف و تصنيف زد، در بيست و دو سالگي پدرش را ازدست داد و خود متصدي شغل پدر گرديد. اما به علت نابساماني اوضاع سياسي ، بخارا را ترك نمود و به گرگانج پايتخت امراي مامونيه خوارزم و نزد خوارزمشاه علي ابن مامون و وزيرش ابوالحسين احمدبن محمد سهيلي رفت. در اين هنگام، محمود غزنوي بر خوارزم نفوذ يافته بود و از دانشمندان دربارخواسته شد كه به غزنين به خدمت سلطان محمود بروند. ابوعلي سينا كه از تعصب آن پادشاه خبردار بود ، به همراهي ابوسهيل مسيحي از خوارزم گريخت و از راه ابيورد و طوس به قصد گرگان حركت كرد تا به قابوس بن وشمگيركه به عنوان ياريگر و حامي دانشمندان شهرت يافته بود، بپيوندد. اما وقتي كه پس از مشقات بسيار بدان شهر رسيد، قابوس مرده بود. 
ابوعلي سينا ناچار به قريه اي در خوارزم بازگشت. اما پس از مدت كوتاهي دوباره به گرگان رفت و اين بار ابوعبيد جوزجاني، يكي از با وفاترين شاگردانش به خدمت او پيوست و در اين سفر بود كه كتاب « المختصرالاوسط» و كتاب «المبدا» و «المعاد» و بخشي از كتاب معروف «قانون» و «نجات» را تاليف كرد. 
ابوعلي سينا در حدود سال ۴۰۵ هجري قمري به ري رفت و فخرالدوله ديلمي را كه بيماربود، معالجه كرد. ولي مدت زيادي در آن شهرباقي نماند و در اوايل سال بعد به قزوين و از آنجا به همدان رفت و حدود نه سال در آن شهر به سر برد. در اين جا مورد توجه شمس الدوله ديلمي قرار گرفت و در سال ۴۰۶ هجري قمري به وزارت رسيد و تا سال ۴۱۱ هجري قمري در اين مقام باقي ماند.
 در سال ۴۱۲ هجري قمري شمس الدوله درگذشت و پسرش سماالدوله به جاي او نشست. سماالدوله مانند پدر مي خواست كه ابوعلي سينا وزارت را قبول كند، اما شيخ نپذيرفت و توسط معاندان به مدت چهار ماه در حبس به سر برد. وي در اين مدت، تعدادي از كتب و رسالات مهم خود را تاليف نمود. شيخ الرئيس بعد از رهايي از حبس باز مدتي در همدان بود و آنگاه ناشناخته با شاگردش ابوعبيد جوزجاني به اصفهان نزد علاء الدوله كاكويه رفت. آن پادشاه او را به گرمي و احترام بسيار پذيرفت. ابوعلي سينا از اين زمان تا آخر عمر در خدمت علاء الدوله كاكويه بود. در نخستين جمعه ماه مبارك رمضان شيخ الرئيس را روي تخت رواني كه با دو اسب كرند حمل مي شد ، نهاده بودند. رفته رفته غروب افق را مي پوشاند. عصر بود و بانگ موذن مومنان را به نماز دعوت مي كرد. 
همچنانكه ابوعلي سينا دست لرزانش را به سمت شاگردش دراز مي كرد، سرفه هاي شديد و پي در پي  پيكرش را مي لرزاند و چند قطره خون در كنار لبانش پديدار شد، و فقط قدرت يافت اين چند كلمه را ادا كند : 
«فرمانروايي كه طي اين سالها جسم مرا به اين خوبي اداره مي كرد ، متاسفانه در وضعي نيست كه به كارش ادامه دهد. گمان كنم وقت آن رسيده كه خيمه ام را بر چينم ». 
ابوعبيد با چهره خيس از اشك سعي كرد چيزي بگويد ، ولي كلمه اي از دهانش خارج نشد. نمي فهميد و نمي خواست بفهمد. 
شيخ الرئيس نفس نفس مي زد و بعد از مدتي مكث ، فرمود : 
« سعي كن نوشته هايم را جمع آوري كني . آنها را به تو مي سپارم . خداوند هر سرنوشتي را كه استحقاق دارد، برايش تعيين مي كند». 
ساكت شد . پلكهايش را بر هم گذاشت و در همان حال گفت : 
« ابوعبيد، دوست من ، اكنون برايم قرآن بخوان . چند آيه از قرآن تلاوت كن» . 
آن روز اول ماه رمضان سال ۴۲۸ هجري قمري بود . شيخ الرئيس ابو علي سينا در حالت بيماري در حاليكه تنها پنجاه و هفت سال از عمرش مي گذشت، درهمدان دار فاني را وداع گفت و در همانجا مدفون شد. آرامگاه او اكنون در آن شهر است. 
در مشرق زمين فلسفه يوناني هيچگاه مفسري با عمق و دقت ابوعلي سينا نداشته است. ابوعلي سينا فلسفه ارسطو را با آراي مفسران اسكندراني و فلسفه نو افلاطوني تلفيق كرد و با نبوغ خاص خود آنها را با نظر يكتا پرستي اسلام آموخت و به اين طريق، در فلسفه مشايي مباحثي آورد كه در اصل يوناني آن سابقه نداشت.

 


موضوعات مرتبط: بهتر شناختن ابوعلي سينا ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, ] [ 16:26 ] [ هادی قادری ]

داستان کوتاه و آموزنده تاثیر قرآن

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

یک مسلمان سالخورده، بر روی یک مزرعه در کوهستانهای “کنتاکی شرقی”(یکی از ایالت های آمریکا) همراه با نوه جوانش زندگی می کرد. پدربزرگ هر صبح زود بر روی میز آشپزخانه می نشست و قرآنش را می خواند.
نوه اش تمایل داشت عین پدربزرگش باشد و از هر راهی که می توانست سعی می کرد از پدربزرگش تقلید کند.



یک روز آن نوه پرسید: پدربزرگ، من تلاش می کنم که مثل شما قرآن بخوانم اما آن را نمی فهمم و آنچه را که من نمی فهمم، سریع فراموش می کنم و در نتیجه آن کتاب را می بندم.چه کار باید انجام بدهم که آن قرآن را خوب بخوانم؟
پدربزرگ به آرامی از گذاشتن زغال سنگ در کوره بخاری دست کشید و جواب داد:این سبد زغال سنگ را داخل رودخانه بگذار و برگشتنی برای من یک سبد آب بیاور!
آن پسر انجام داد آنچنانکه به او گفته شده بود، اما همه آب به بیرون نشت می کرد قبل از اینکه او دوباره به خانه بیاورد.

پدربزرگ خندید و گفت:تو مجبور هستی که اندکی، سریع تر زمان آینده را جابجا کنی.، و او را به عقب ، به طرف رودخانه فرستاد تا دوباره با آن سبد تقلا کند. این دفعه آن پسر سریع تر دوید، اما آن سبد خالی می شد قبل از اینکه او به خانه برگردد. پسر جوان به پدربزرگش گفت که حمل کردن آب با سبد یک کار غیر ممکن است، و به همین دلیل او رفت و به جای سبد یک سطل آورد.پیرمرد گفت:من سطل آب نمی خواهم، من یک سبد آب می خواهم. تو به اندازه کافی تلاش نکردی. و سپس پیرمرد از در خارج شد تا تلاش دوباره پسر را تماشا کند.
در این مرحله، پسر می دانست که این کار بی فایده است اما او می خواست به پدربزرگش نشان دهد که هر چقدر هم سریع بدود، با این حال آب به بیرون نشت می کرد قبل از اینکه او به خانه برگردد.پسر دوباره آن سبد را داخل رودخانه کرد و سخت دوید، اما زمانی که رسید نزد پدربزرگش، سبد دوباره خالی بود. پسر گفت:
دیدی پدربزرگ، این بی فایده است.
پیرمرد گفت: واقعا تو فکر می کنی که آن بی فایده است؟
نگاه کن به داخل سبد!
آن پسر به داخل سبد نگاه کرد و برای اولین بار متوجه شد که آن سبد تغییر کرده بود.آن سبد زغالی قدیمی کثیف، تغییر شکل یافته بود و اکنون داخل و بیرونش تمیز بود.
آن است رویدادی که تو زمانی که قرآن می خوانی. شاید تو درک نکنی و یا بخاطر نیاوری همه چیز را، اما درون و بیرون تو تغییر خواهد کرد.
آن، کار خداست در زندگی ما! یعنی هدایت!


موضوعات مرتبط: داستان کوتاه و آموزنده تاثیر قرآن ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, ] [ 16:24 ] [ هادی قادری ]

سخنان و جملات بزرگان در مورد دوست

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

همه محبتت را به پای دوستت بريز ولی همه اسرارت را در اختيار او نگذار. حضرت علی (ع)


 

اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید. کوروش بزرگ

 

ابله‌ترین دوستان ما، خطرناک‌ترین دشمنان هم هستند. سقراط

 

پرسیدم دوست بهتر است یا برادر؟ گفت دوست برادری است که انسان مطابق میل خود انتخاب می‌کند. امیل فاگو

 

خدایا! مرا از دوستانم محافظت بفرما. چون می‌دانم چگونه خویشتن را در مقابل دشمنانم حفظ کنم! ولتر

 

دوستان فراوان نشان دهنده کامیابی در زندگی نیست، بلکه نشان نابودی زمان، به گونه‌ای گسترده است. ارد بزرگ

 

آن که از دشمن داشتن می‌ترسد، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت. هزلت

 

صفات هر کس مربوط به محسنات و نقایص اخلاقی دوستان اوست. کارلایل

 

هرگز بخاطر دوستت، از انجام وظیفه‌ای چشم مپوش. سن لانبر

 

دوست مثل پول، بدست آوردنش از نگه داشتنش آسان‌تر است. باتلر

 

دوستان را در خلوت توبیخ کن و در ملاءعام تحسین. اسکاروایلد

 

بعضی‌ها طوری هستند که دوستان‌شان هر قدر از آنها پایین‌تر باشند بیشتر دوست‌شان دارند. چترفیلد

 

همه کسانی که با تو می‌خندند دوستان تو نیستند. ضرب المثل آلمانی

 

چیزی در جهان بهتر از دوست واقعی نیست. آکویناس

 

در دوستی درنگ کن، اما وقتی دوست شدی ثابت قدم و پایدار باش. سقراط

 

برای آنکه همواره دوستان‌مان را نگاه داریم بهتر است همواره فاصله و بازه‌ای میان خود و آنها داشته باشیم. ارد بزرگ

 

دوستان عبارت از خانواده‌ای هستند که انسان اعضای آن را به اختیار خود انتخاب کرده است. آلفونس کار

 

هیچ دوستی بهتر از تنهایی، برای اهل اندیشه نیست. ارد بزرگ

 

اگر سزاوار آن است که دوست با جزر زندگی‌ات آشنا شود، بگذار تا با مد آن نیز آشنا گردد، زیرا چه امیدی است به دوستی که می‌خواهی در کنارش باشی، تنها برای ساعات و یا قلمرو مشخصی؟ جبران خلیل جبران

 

دوستی برای خود برگزین که به گاه سختی و درماندگی مددکارت باشد. بزرگمهر

 

در روز عشاق برای دوستت کارتی بفرست و روی آن بنویس؛ از طرف کسی که فکر می‌کند تو بی نظیری. براون

 

خموشی در برابر بدگویی از دوستان، گونه‌ای دشمنی است. ارد بزرگ

 

دوست بجای چتریست که باید روزهای بارانی همراه شما باشد. پل نرولا

 

بجاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شب‌هایت آرامش بخشد. جبران خلیل جبران

 

دوستان برای نخجیر دشمنان، چون تیر و پیکان‌اند. بزرگمهر

 

رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد. جبران خلیل جبران

 

هر بدی می‌توانی به دشمن نرسان که ممکن است روزی دوستت گردد و هر سری داری با دوستت در میان نگذار که ممکن است روزی دشمنت گردد. سعدی

 

هیچگاه هماورد و دشمن خویش را کوچک مپندار چون او بهترین دوست توست؛ اوست که به تو انگیزه پیشرفت می‌دهد. ارد بزرگ

 

نـاتـوان ترين مردم کسی است که از يافتن دوست ناتوان است و ناتوان تر از او کسی است که دوستِ يافته را تباه گرداند. حضرت علی (ع)

 

ارزش نگاه دوست را هنگامی پی می‌بری که در بند دشمن و بدسگالان باشی. ارد بزرگ

 

بهترین و حقیقی‌ترین دوستانم از تهی دستانند. توانگران از دوستی چیزی نمی‌دانند. موزارت

 

اگر می‌خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک مشو. ارد بزرگ

 

دوست زمان احتیاج، دوست حقیقی است. ضرب المثل انگلیسی

 

دوست واقعی کسی است که دست‌های تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند. گابریل گارسیا مارکز

 

بیشتر بدبختی‌های ما قابل تحمل‌تر از تفسیرهایی است که دوستان‌مان درباره آنها می‌کنند. کولتون

 

از دشمن خودت یک بار بترس و از دوست خودت هزار بار. چارلی چاپلین

 

نشان دوست نیکو آن است که خطای تو بپوشد و رازت آشکار نکند. بوعلی سینا

 

بهترین وسیله دفع دشمنان، ازدیاد دوستان است. بیسمارک

 

من در جهان یک دوست داشته‌ام و آن خودم بوده ام! ناپلئون

 

دوستی که نومیدنامه می‌خواند، همیشه سوار تو و پیشدار دورخیزهای بلندت خواهد شد. ارد بزرگ


موضوعات مرتبط: سخنان و جملات بزرگان در مورد دوست ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, ] [ 16:21 ] [ هادی قادری ]

سخنان آموزنده موريس مترلينگ

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

 به یاد داشته باشید كه شادمانی به اندازه ی غم و غصه واگیردار است. نخستین وظیفه ی افراد شاد این است كه دیگران را از شادمانی خود آگاه سازند.



روح ما با این افکار پست و اندیشه های که از حدود معده و شهوت تجاوز نمیکند،آیا اگر از بین برود بهتر نیست!؟

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

بیچاره شیطان در کره خاکی بدنام شده است.زیرا شیطان جز خود ما هیچکس نیست،ما برای اینکه خودمان را در حضور خود تبرئه کنیم،تمام کینه ها ،حسدها ،دشمنی ها و بیرحمی ها را در وجود موهومی به نام شیطان جا داده ایم.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

فداكاری در دو مورد خوب است : اول: تنها راه باقی مانده باشد و از هیچ راه دیگری غیر از جانفشانی نتوان به هدف مورد نظر دست یافت. دوم: بدانیم دیگران با این فداكاری خوشبخت خواهند شد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

یکی از صحبتهایی که مرا سرگرم میکند اظهارات دانشمندان مذهبی و دینی استکه بطرزی موثر در مورد اراده و نقشه های خدا صحبت میکنند و چنان به گفته خود اعتقاد دارند که گویی ظهر آنروز با خدا ناهار خورده اند!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

هركس ارزش پیروزی را نداند، به شكست خواهد رسید.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

ما باید خیلی خودپسند باشیم اگر تصور كنیم كه برجسته ترین موجودات دنیا هستیم. در این دنیا نزدیك به صد میلیارد كهكشان وجود دارد كه هر یك از آنها چندین میلیون خورشید دارند كه شبیه به ما یا بهتر هستند و هر روز تعدادی از آنها با هم برخورد می كنند و در هیچ جای دنیا كسی برایشان غصه نمی خورد و مجلس ترحیم و یادبود برپا نمی كند.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

خیلی دشوار است كه انسان پی ببرد كه جهان را برای او نیافریده اند.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

وقتی به شعله شمع می دمید و شمع را خاموش می كنید، آن شعله كجا می رود؟ خواهید گفت نیست می شود، ولی چنین چیزی محال است؛ در دنیا یعنی در هستی، هیچ چیز «نیست» نخواهد شد!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

آدم تنها اگر در بهشت هم باشد به او خوش نمی گذرد. اما كسی كه به كتاب یا تحقیق علاقه مند است، هنگامی كه به مطالعه یا اندیشه درباره محتوای آن كتاب مشغول است، جهنم تنهایی برای او بهترین بهشت هاست.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

زندگان، مردگانی هستند كه ایام رهایی شان را در این دنیا می گذرانند.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

تمام اشتباههای ما درباره مرگ ناشی از این است كه فكر می كنیم درد و رنجی كه ما قبل از مردن می كشیم مربوط به مرگ است. در صورتی كه چنین نیست و تمام درد و رنجها مربوط به زندگی است. زندگی موجب درد و رنج می شود و مرگ، پایان دردهاست.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

محبت گوهر گرانبهایی است كه در برخی از قلبها روی آن خاكستر نشسته است. این پوشش نازك و كوتاه را با تبسم بزدایید تا گوهر گرانبهایی كه پنهان است، آشكار شود و با درخشش خود، روح و قلب همگان را روشن سازد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

ارزش اخلاقی بسته به تعداد وظایفی است كه انسان انجام می دهد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

به نظر من اگر مرگ در دنیا نبود، بشر به آن محتاج بود و می بایست آن را خلق كند تا از چنگال كسالتهای زندگی رهایی یابد. در حقیقت بسیاری از ما پیش از مردن، مرده هستیم؛ برای اینكه همه چیز خود را از دست داده ایم.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

ما هیچ دلیلی در دست نداریم كه بتوانیم وجود فهم و شعور را در سنگ و درخت و غیره منكر بشویم و در این صورت بعید نیست دنیاهایی وجود داشته باشد كه در آن، سنگ ها و سایر جمادات مثل ما زندگی كنند و بلكه زندگی فكری آنها از ما بالاتر باشد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

آنچه انسان هرگز نخواهد فهمید این است كه چگونه در برابر كسی كه ما را آفریده و همه چیز ما از اوست، مسئول خواهیم شد و او از ما بازخواست خواهد كرد ؟!؟!؟

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

ما نادان هستیم و شاید تا ابد نادان بمانیم، اما بتدریج چیزهایی می آموزیم كه به ما نشان می دهد به درستی نادانیم.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر مفهومی نداشت.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

آن كس كه اراده و استقامت دارد، روی شكست را نمی بیند.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

سرنوشت بشر این است كه در تمام عمر زحمت بكشد تا بتواند به زندگی ادامه بدهد و به زندگی ادامه بدهد تا بتواند بمیرد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

فكر شما هر چه باشد، شما همان هستید و محال است كه بتوانید از فكر خود بزرگتر شوید و یا از حدود فكر خویش تجاوز نمایید.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

اگر تصمیمی داشته باشید، به زودی موفق خواهید شد؛ زیرا آدمی ساخته افكار خویش است و فردا همان خواهد شد كه امروز می اندیشیده است.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

آینده ها بزرگ به نظر می رسند، ولی وقتی كه گذشتند، می فهمیم كه ناچیز بوده اند.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

تنهایی جهنم است، اما این جهنم با مطالعه تبدیل به بهشت می شود.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

هنگام نیكبختی است كه باید بیمناك بود؛ هیچ چیز تهدید آمیزتر از سعادت نیست.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

ما انسانها این گونه آفریده شده ایم كه اگر بدانیم میلیونها سال در جهان باقی خواهیم ماند، اما قرین اندوه و بدبختی خواهیم بود، راضی شده و حتی شادمان می گردیم. اما اگر بفهمیم كه از بین می رویم و در عوض هیچ شكنجه و رنج نخواهیم كشید اندوهگین و مایوس می شویم !!!.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

زندگان، مردگانی هستند كه در دوران آسایش به سر می برند.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

تمام چیزهایی كه نوابغ آینده خواهند گفت، هم اكنون در وجود من و شما هست؛ منتها باید آنها را پیدا كرد و روی آنها انگشت گذاشت.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

نباید آنقدر در اندیشه فرو رویم كه قدرت همه چیز از ما سلب شود؛ چرا كه اگر هدف، سلامت اندیشه های ما باشد باید بدانیم كه بیشتر اندیشه های نادرست و غلط، در عمل، جبران و اصلاح خواهد شد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

هیچ چیز به زیبایی یك قفل بسته نیست؛ البته تا زمانی كه كسی نداند چگونه می توان آن را باز كرد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

وقتی عشقی در كار است، پای عقل می لنگد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

هیچ موجودی در دنیا وجود ندارد كه در اثر عشق ورزیدن به یك موجود دیگر، حتی اگر یك عشق پیش پا افتاده و پست هم باشد، اصلاحی در روح خود به عمل نیاورد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

در روی زمین سعادتی بالاتر از یك عشق پاك و بادوام متصور نیست.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

عدالت انتظار پاداش ندارد، بلكه خود عمل دارای زیبایی و سرور است.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

وقتی انسان به نادرستی یك نظریه پی برد و آنرا حفظ كرد، دلیل بر حماقت اوست.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

روزی كه بشر كاملاً به نادانی خود پی برد، به موفقیت بزرگی دست یافته است؛ زیرا دانش در این دنیا چیزی جز پی بردن به نادانی نیست.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

غنچه خوشبختی در جای تاریك، بی صدا و گودی پنهان شده كه بسیار نزدیك به ماست، ولی كمتر از آنجا می گذریم و آن، دل خود ماست.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

خوشبختی بر سه ستون استوار است : فراموش كردن گذشته، غنیمت شمردن حال و امیدوار بودن به آینده.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

چون مردم كمتر متوجه سعادت هستند، بدبختی ها بیشتر نمایان است.ستم و ستمگری را عادی فرض می كنند و سعادت و عدالت را جزء اتفاقات می پندارند.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

هیچ چیز بهتر از كار كردن به جای غصه خوردن، آدمی را به خوشبختی نزدیك نمی كند.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

آیا به یاد دارید كه در دوره حیات از دست شخصیت خودتان و آنچه كه نامش را «من» می گذارید، چقدر آسیب دیده اید؟ تمام اوقات تلخی ها، رنجها، زیانها، بدبختی ها و ناكامی های شما در طول مدت حیات از دست همین «من» بوده است.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

تمام سرمایه فكری و دانش باید تسلیم یك عظمت اخلاقی و روحی گردد، وگرنه دانش مانند رودی خواهد بود كه نتوانسته خط سیر خود را بپیماید و به دریا بریزد و با وضعی اندوه بار در صحرا و ریگزارها فرو می رود.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

مهد پرورش خرد، آغوش عقل نیست، بلكه دامان عشق است. نهال خرد باید در كوزه عشق كاشته شود و با آب احساسات آبیاری گردد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

برای چه توقع دارید كه خیالات، تصورات، احساسات، اقدامات و به طور خلاصه زندگی ما آزاد باشد و حال آنكه به چشم خود می بینیم كهكشانهای بزرگ كه منظومه خورشیدی ما در برابر آنها هیچ است، در حركات خود آزاد نیستند و مجبور شده اند كه خط سیر ویژه ای را پیموده و از قوانین خاصی پیروی كنند .

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

هیچ كس نمی تواند خدا را برای دیگران توصیف كند. زیرا به محض اینكه توانست خدای خویش را وصف كند، دیگر او خدا نبوده، بلكه مثل من و شماست .

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

تمام بدبختی ها و عذابهایی كه خدایتان برای شما می فرستد، از سوی خود شما فرستاده می شود.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

كسی كه از سرنوشت خود شكایت كند، از حماقت و ناچیزی روح خویش شكایت كرده است.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

عظمت خدای هر كس به اندازه بزرگی مغز اوست و به بیان دیگر، بزرگی خداوند به قدر شایستگی ماست.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

بدون مرگ، زندگی اهمیت و ارزشی نداشت. زیرا ترس از مرگ است كه زندگی را در نظر ما اینقدر لذت بخش و خواستنی جلوه می دهد.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

با اینكه دوره عمر ما كوتاه است، دو سوم عمر كوتاه ما در این می گذرد كه از كندی مرور زمان ناراضی هستیم و شب و روز در نظرمان بلند جلوه می كند و همواره می خواهیم امروز بگذرد و فردا بیاید. گویی به مرگ وعده داده ایم كه تا حد امكان زودتر به ملاقات آن برویم.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

آنچه ما به آن مرگ می گوییم، یك زندگی است كه هنوز نتوانسته ایم چگونگی آن را درك كنیم.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

اگر مرگ نبود، زندگی، زندگی نبود.

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦

آنچه باعث آزار ما می شود، زندگی است. یك بیمار وقتی بمیرد، تمام دردهایش از بین می رود.


موضوعات مرتبط: سخنان آموزنده موريس مترلينگ ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, ] [ 16:20 ] [ هادی قادری ]

سخنان و جملات بزرگان در مورد اعتماد

پرتال قاره رتبه شماره یک تبلیغات و نیازمندی در ایران

 مردي كه ادعا مي كند، ديگر اعتقادي به عشق ندارد؛ كسي است كه ديگر عشق به او اعتمادي ندارد.((مارس كرانشه))





رايزني كه كار اجرايي مي كند، قابل اعتماد نيست.((اُرد بزرگ))

........................................

نداشتن انعطاف يكي از بدترين نقطه ضعف ها است. مي توانيد بياموزيد كه شتابزدگي را كنار بگذاريد، ترس را با اعتماد به نفس و تنبلي را با نظم و انظباط جايگزين كنيد. اما براي سرسختي و انعطاف ناپذيري ذهن پادزهري وجود ندارد. اين خصلتي است كه باعث مي شود شخص با دست خويش گور خود را بكند.

........................................

معمولاً به گدايان و بينوايان كه ريزه خواران ديگرانند، چند شاهي مي دهيم و گمان مي كنيم به آنها كمك كرده ايم، نمي دانيم كه با اين كار، آنها را بدبخت تر و رشته گدايي را به گردنشان محكم تر مي سازيم. چه خوب [ بود ] اگر حس اعتماد و استقلال را كه در آنها به خواب رفته بيدار مي كرديم و راه زندگي را پيش رويشان مي گذاشتيم.((لردآويبوري))

........................................

از ارسطو پرسيدند بهترين سخن كدام است؟ در پاسخ گفت : آنچه موافق عقل باشد، گفتند پس از آن چيست؟ گفت : سخني كه شنونده بپذيرد، گفتند بعد از آن چه؟ گفت : سخني كه از سرانجام آن اطمينان داشته باشيم كه ضرري متوجه ما نخواهد ساخت، گفتند بعد از آن چيست؟ گفت : اگر سخن يكي از اين سه شرط را نداشته باشد از صداي چهارپايان پست تر است.((از قابوسنامه))

........................................

جايي كه اعتماد نيست، سخن بيهوده است.((فرانتس كافكا))

........................................

به همه عشق بورز، به تعداد كمي اعتماد كن و به هيچ كس بدي نكن.((ويليام شكسپير))

........................................

عشق هميشگي است، اين ما هستيم كه ناپايداريم. عشق متعهد است و مردم عهد شكن، عشق هميشه قابل اعتماد است، اما مردم نيستند.((لئوبوسكاليا))

........................................

اعتماد به تدريج مي آيد و يكجا مي رود.((موار دفاست))

........................................

به هيچ دسته كليدي اعتماد نكنيد بلكه كليد سازي را فرا بگيريد.((آنتوني رابينز))

........................................

بزرگترين توانايي، قابل اعتماد بودن است.((كورت برگ وال))

........................................

كاركنان لغزش هاي اتفاقي را به شرطي كه بر اساس توانايي رهبر باشد و او را در حال رشد و بالندگي ببينند، مي بخشند. اما به كساني كه در منش خود مرتكب لغزش مي شود اعتماد نمي كنند.((جان ماكسول))

........................................

كاركنان لغزش هاي صادقانه را تحمل مي كنند، اما اگر به اعتمادشان آسيب برسانيد، ديگر به سختي مي توانيد اعتماد آنها را به دست آوريد. مي توان سر رئيس را شيره ماليد، اما نمي توان سر همكاران و زيردستان را شيره ماليد.((مدير عامل پپسي كولا))

........................................

اگر خود به خويشتن اعتماد نداريد، ديگران هم به شما اعتماد نخواهند كرد.((جان ماكسول))

........................................

هر بار كه در برابر ترس مي ايستيد، قدرت، شهامت و اعتماد به نفس پيدا مي كنيد. بايد كاري را انجام دهيد كه فكر مي كنيد نمي توان انجام داد.((النور روزولت))

........................................

زندگي براي هيچ كس آسان نيست. اما كه چه؟ بايد پشتكار و از همه مهمتر اعتماد به نفس داشته باشيم. بايد باور كنيم كه هر يك براي انجام كاري استعداد داريم و آن كار بايد انجام شود.((ماري كوري))

........................................

زيانبارترين احساس پس از شكست، از دست دادن اعتماد به نفس و مشكوك شدن به توانايي و صلاحيت خويش است.((جان ماكسول))

........................................

قابل اعتماد بودن فراتر از توانمندي تنها است.((جان ماكسول))

........................................

اگر كسي پيوسته دستور كارش اين باشد كه منافع خودش را مقدم بر منافع تيم بداند، غير قابل اعتماد بودن خود را ثابت مي كند.((جان ماكسول))

........................................

قابل اعتماد بودن چيزي فراتر از پذيرش مسئوليت است. پذيرش مسئوليت بايد با قضاوت درست همراه باشد.((جان ماكسول))

........................................

هرگز فوايد بلندمدت قابل اعتماد بودن را دست كم نگيريد.((جان ماكسول))

........................................

به آدم اعتماد كنند، بهتر از آن است كه به آدم محبت كنند.((جرج مك دونالد))

........................................

به خويشتن اعتماد كن، آنگاه راه زندگي را خواهي يافت.((گوته))

........................................

تمام چيزي كه در اين زندگي لازم داريد بي خبري و اعتماد به نفس است و موفقيت حتمي است.((مارك تواين))

........................................

بزرگترين موفقيت عبارت است از اعتماد يا سازش كامل بين اشخاص صميمي.((رالف والدو امرسون))

........................................

هيچ كس به تصوير نقاش اعتماد نمي كند، اما مردم عكس را باور مي كنند.((انس آدام))

........................................

پنج چيز است كه پنج چيز از آن نزايد: دلي كه خانه ي غرور است كانون محبت نشود. ياران دوران فرومايگي، نكوخويي ندانند و تنگ نظران ره به بزرگي نبرند. حسودان بر جمال و كمال جز به چشم كين ننگرند و دروغگويان از كسي وفا و اعتماد نبينند.((گوته))

........................................

با رشد يقين و اطمينان، شادماني رشد مي يابد و با رشد شك و ترديد، تنش، بي قراري و بدبختي. شك و ترديد در نهايت به رنج و عذاب و نگراني مي انجامد.((اشو))

........................................

بالاترين پيماني كه مي توانيم با دوست خود ببنديم اين است: "بيا تا ابد اعتماد بين ما حاكم باشد."((رالف والدو امرسون))

........................................

دي رفت و باز نيامد، فردا را اعتماد نشايد، حال را غنيمت دان كه دير نپايد.((خواجه عبداله انصاري))

........................................

آيا شما موفق خواهيد بود؟ بله حتما، بله حتما! با اطمينان نود و هشت درصد و هشت و سه چهارم درصد.((دكتر سوئز))

........................................

آنچه فرد تحصيلكرده را از فرد خودآموخته مشخص مي سازد، وسعت دانش نيست، بلكه مراتب گوناگون نيروي حيات و اعتماد به نفس است.((ميلان كوندرا))

........................................

هميشه به خود اعتماد داشته باشيد. اگر يك بار كاري را با موفقيت انجام داده باشيد، باز هم مي توانيد.((آنتوني رابينز))

........................................

عشق، عشق مي آفريند. عشق، زندگي مي بخشد. زندگي، رنج به همراه دارد. رنج، دلشوره مي آفريند. دلشوره، جرات مي بخشد. جرات، اعتماد مي آورد. اعتماد، اميد مي آفريند. اميد، زندگي مي بخشد. زندگي، عشق به همراه دارد و عشق، عشق مي آفريند.((ماركوس بيكل))

........................................

نشاط و خوشدلي، اعتماد به نفس شما را تقويت و زندگي را دلپذيرتر مي سازد و باعث مي شود كه اطرافيان شما شادي بيشتري را احساس كنند. خوشدلي به معني خوش خيالي و فرار از مشكلات نيست، بلكه نشانه ي هوش و ذكاوت شما است.((آنتوني رابينز))

........................................

به آدمها اعتماد كن تا با تو صادق باشند.((رالف والدو امرسون))

 


موضوعات مرتبط: سخنان و جملات بزرگان در مورد اعتماد ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, ] [ 16:11 ] [ هادی قادری ]

 

من داغ داغم، هوا منفی چارست
یخ کرده امشب زمین محکوم دارست
دم کرده ام من، درونم طعم خورشید
این سوی زندان، زمستان هم بهارست
 
***

پاک کن از سر خط هر چه نوشتی از درد
از بلایی که تو را بر سر دنیا آورد
از طلوعی که به مشرق شده تبعید از شب
از مداری که به یک سمت کشیدی برگرد
 
***

زمستان سر زده اینجا، هوا سرد و نفس گیرست
و در آغاز یک پایان، اگرچه اندکی دیرست 
هوا سرد و تنم سرد و تمام رخت خوابم سرد 
تو در آن سوی دیواری، من اینجا هم اتاق درد
من از یک شهر مطرودم، که با کفشم هم آغوشست
و یک پاییز ده ساله، که از یادت فراموشست 
 
***

پاک کن، هیچ شو، از مرز اصولت بگذر 
از تمامی خطوطی که چپاندی در سر 
من به این منحنی گیج زمان خوشبینم 
رنگ کن طرح شبت را کمکی آبی تر
 
***

جای خوبیست زمین، فکرت اگر بگذارد
شعر غمگین تو دست از سر شب بردارد
توی تحریم تمدن، ته این خط بلوغ
جای خوبیست، اگرچه کمکی کم دارد
 
شاید این قهقه ی درد، مجالی باشد
توی فنجان شبت نقشه ی فالی باشد
جای سانسور هم آغوشی و عشق و بوسه
صحنه از جنگ و جنایت همه خالی باشد

موضوعات مرتبط: هیلا صدیقی - گزیده ای از جدیدترین اشعار ، ،
برچسب‌ها:
[ دو شنبه 11 فروردين 1393برچسب:, ] [ 9:48 ] [ هادی قادری ]
درباره وبلاگ

آیینه چون شکست \ قابی سیاه و خالی \ از او به جای ماند \ با یاد دل که آینه ای بود \ در خود گریستم \ بی آینه چگونه درین قاب زیستم\ فریدون مشیری
موضوعات وب
امکانات وب

Alternative content